اندیشه های ماندگار

اعلامیه جبهه متحد ملی افغانستان

 

فاجعه خونین هفت ثور١٣٥٧ امپریالیسم شرارت پیشه روس را پس ازدودهه تمهید غدارانه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ونظامی به دست کودتاچیان حرفوی تعبیه شده دراردوی افغانستان، با خشونت عریان فاشیستی، برکشورما مسلط ساخت وگام اول رویای دیرین تزاریسم مبنی برره یابی به آبهای گرم وکنترول خطوط استراتیژیک نظامی واقتصادی منطقه برداشته شد.
باند ضدخلقی امین- ترکی که بمثابه نقاب مندرسی برسیمای پلید امپریالیسم جنایتکار روس بکارگرفته شد، نمیتوانست تجاوزآشکارونیات پنهانی رهزنان روسی را ازانظارپوشیده نگهدارد. مردم درورای عبارات رنگین، تجلیل های فرمایشی ورفورم های اغواگرچهره های خائن ومزدوری را می دیدند که رسالتی جز تقدیس بردگی استعمارنوین وتحمیل آن برملت آزاده افغانستان نداشتند.
رژیم کودتا که دیکتاتوری فاشیستی امپریالیسم خون آشام روس را درپرده دموکراسی خلق ودرتخاصم خونین با منافع اکثرطبقات واقشارجامعه میخواست پیاده کند، هنوزدرنشه ماه عسل پیروزی خود غرق بود که شعله های سرکش مقاومت میهن پرستانه کران تاکران کشوررا فراگرفت وسرزمین طوفانخیزما را به دادگاه نظامی وتاریخی تبهکاران روس وعمال هرزه آنها تبدیل نمود.
هم اکنون پایمردی جانبازانه وپیشروی نوید بخش جبهات نورستان، کنر، پکتیا،لوگر، هرات، جوزجان، فراه، بدخشان، قندهار،بادغیس، غرجستان(هزاره جات)، سمنگان، وردک، فاریاب- علیرغم قساوت وحشیانه روس که بیش ازصد هزارزندانی، اعدام های پیهم، خانه سوزی وغارت اموال وهتک ناموس مردم، بمباردمان متواترشهرها ودهکده ها، کشتاربیدریغ کودکان، زنان، جوانان وپیرمردان بی دفاع عطش خون آنرا فرونمی نشاند- مٶید این حقیقت است که مردم قهرمان افغانستان به محراب نبرد سرنوشتی که نه تنها برمقدرات ملت افغانستان بلکه برتکامل نوید بخش اوضاع منطقه وجهان نیزتٲثیرژرف ودیرپای دارد، همه هستی خود راعاشقانه نثارمی کنند.
دراین جهاد عظیم وسرنوشت سازعلیرغم توحش، شرارت وویرانگری روس یقینا ً پیروزی نهایی ازآن ملت حماسه آفرین افغانستان است. با این هم با گسترش دامنه وافزایش شدت درگیریها نمیتوان ونباید وظایفی را که ازپیچیدگی وحساسیت شرایط نوین ناشی می شود نادیده گرفت ودربرابرمانورهای دشمن ونقاط ضعف جنبش غافل وبی مسئولیت ماند.
گسترش طوفان آسای امواج مقاومت ملی ونومیدی ازافسون نیرنگهای استعماری، قابلیت تبهکاری ماشین جنگی وکارآیی چاکران بیعرضه امپریالیسم جنایت پیشه روس رادربن بست سرسام آوری قرارداده است.
امپریالیسم غدارروس برای خروج ازاین بن بست موازی با تلاش بی شرمانه برای سرهم بندی کودتای دیگر، جنایات جنگی خود را دیوانه وارافزایش می دهدتا با سیاست دفع الوقت، درجریان برخورد های فرساینده، جبهات نبرد را به کام شرایط نا مساعد اقلیمی بسپارد وبدین گونه فرصت تنفس وامکان تجدیدنیرو را برای خود دست وپاکند. درعین حال بلند گوهای تبلیغاتی روس وجارچیان مزدورآن شب وروز زوزه می کشند تا جنبش انقلابی- ملی ما را ملهم ازتحریکات ارتجاع جهانی ومنطقه وانمود ساخته ودرمقیاس جهانی بی اعتبارسازند تا تجاوزخونین وتوحش لجام گسیخته خود را توجیه نمایند.
ازجانب دیگردرصف مردم با وجود قاطعیت، استواری وظرفیت شگفت انگیزجانبازی، نقطه ضعف جدی- ضعفی که دشمن ازآن بسود خود بهره برداری کرده است- نا هم آهنگی جبهات نبرد ونا رسایی تبلیغ اهداف سیاسی آن است. این کمبود اسفناک اگرازیک جانب نتیجه طبیعی وخامت تحمل ناپذیراوضاع دراثرشدت اختناق رژیم وبرپاشدن شورش خودبخودی توده هاست، ازجانب دیگرمعلول فقدان یک سازمان سیاسی ایست که مسئولیت تشکل نیروهای رزمنده ملی، هم آهنگی جبهات نبرد، توضیح شرایط، وظایف، اهداف ودورنمای قیام مسلحانه ملی وتوذیع امکانات مادی وانسانی مجاهدین سراسرکشوروسازمان های سیاسی مخالف امپریالیسم روس ورژیم مزدورآنرا برعهده گیرد.
برخورد مجاهدین خارج کشوربه این مسئله حیاتی ومبرم درظرف یکسال واندی با وجود مساعد بودن زمینه تماس وتفاهم، متٲسفانه چنان بوده است که بجای رفع خلای موجود آنرا تشدید وتعمیق نموده است.
دسته بندی های خارج کشورکه با وجودوحدت کلمه ووحدت هدف حتی درسطح جبهه نیزباهم به توافق نرسیده اند، گرایش ها ومرزبندی های فرقه ای خود را به داخل کشورنیزانتقال داده وصفوف جهاد را به سود دشمن وبه زیان مجاهدین منشعب وکم توان می سازد.
– رقابت دربرانگیختن مردم وهوس پیش دستی درعمل به منظوربهره برداری تبلیغاتی وسیاسی به سود فرقه های معینی باعث می شود که عملیات به صورت پراگنده، مجزا وناهماهنگ براه افتد وامکان تمرکزنیرو وابتکاررا برای دشمن فراهم می سازد.
– درمواردی هم عده معدودی افراد بدون توجه به بسیج همگانی که مسلما ًامکان آن درسطح عالی وبی نظیری وجود دارد، به شیوه توطئه گرانه به انجام عملی مامورمی شوند ومردم بی دفاع مناطق را غافلگیرانه درمعرض انتقام جویی جنون آمیزدشمن قرارمی دهند وبه اینگونه درازای یک سروصدای زودگذرقربانی بی ثمرهنگفتی رابرمردم تحمیل می کنند.
– دستورالعمل هاییکه ازخارج صادرمیگردد به دلیل دوری وبی خبری ازسیرپرشتاب حوادث ازلحاظ زمانی وانطباق اوضاع بیموقع ازآب درمی آیند واکثرا ًزیان های جبران ناپذیری بدنبال می آرند.
– گذشته ازاین گزارش کاسبکارانه جریانات جبهات داخل ازمنافع نا آگاه وبی صلاحیت به شکل ناقص، تحریف شده ومغرضانه واقعیت نبرد مقدس مردم ومضمون انقلابی آنرا وارونه جلوه داده، دست دشمن را دراتهامات شیادانه بازمی گذارد. حقیقت این است که نبرد آزادیبخش مردم بسیارگسترده تر، سرشارتروپرشکوه ترازتصاویرمسخ شده ایست که تاکنون ازآن ارایه شده است. این نبرد بجای آنکه منحصرا ً ملهم ازرهبری ویا متکی برامداد دسته بندی های سیاسی خارج باشد ویا ننگ دنباله روی وچاکرپیشگی اجانب بردامن آن بچسپد، ناشی ازاحساس آتشین میهن پرستی وبه رهبری قهرمانان گمنام وبا اتکا به نیروی لایزال خود مردم است.
بدیهی است که قهرمانی اعجاب انگیزمردم تنها به بهای قربانی قیاس ناپذیرآنها میتوانست تثبیت شود. دربرابراین قهرمانی هرانسان وطن پرست وهرنیروی سیاسی وفاداربه مردم باید سرتعظیم فرود آورد وخودرا قطره کوچک ازاوقیانوس متلاطم بداند که فقط ازطریق همسویی وهمگرایی با امواج پیشتازآن خواهد توانست صخره های غول پیکراستعماروارتجاع را درهم کوبید.
بنابرین، گرایش به تفرقه به جای وحدت رزمنده، نسبت دادن قهرمانی بی ریای توده ها به صدرنشینانی که ازدوردستی برآتش دارندوانتشارتصاویرنامزد های(امارت) به جای پیام رزم انگیزرستاخیزملت دست کم ناسپاسی وعدم احساس مسئولیت نسبت به کتله های عظیم سراپا پرهنه وحرمان کشیده ایست که با نثارخون خود نهال آزادی کشوررا آبیاری کرده اند.
به هرحال، برخورد های غیرمسئولانه اگردرحرکت پیشتازنهضت از خلال آتش متقاطع دشمنان به سوی پیروزی موقتا ً فتوری هم ایجاد کند مسلماً نمیتواند آنرا متوقف سازد، به ویژه اگر پیشروی و کوبیدن راه های نیازموده با انتباه و درس آموزی از گذشته توام باشد.
تجارب گذشته با قاطعیت حکم میکند که در دوران امپریالیسم آزادی ملی، هرچند از شور انقلابی توده های ملیونی هم ملهم و بهرمند باشد، بدون آزادی اقتصادی و عادلانه ساختن حیات اجتماعی کشور نمیتواند پایه و تضمین داشته باشد. به ویژه اکنون که امپریالیسم روس اسلام را به مثابه سدی در راه امحاء هویت ملی ما مورد تعارض قرار داده و با مقاومت ملی و در زیر شعار اسلام روبرو است، احتمال آنکه گرایش ها و اندیشه های جاهلیت نوین با تعبیر های ارتجاعی و خرافی از اسلام به منظور دفاع از منافع طبقات بهره کش و طفیلی در صف پیکار آزادیبخش مردم خزیده و آنرا به کجراه کشد قابل پیشبینی است. از این رو مشخص ساختن مضمون انسان گرای انقلابی اسلام در شرایط کنونی به مفهوم دفاع از دستاورد های مجاهدات مردم و تکامل پیگیر و انحراف ناپذیر رستاخیز عظیم ملی در جهت تامین عدالت اجتماعی ایکه منافع ستمکش ترین طبقات جامعه، تساوی راستین و همه جانبه ملیتهای کشور و نیاز های تاریخی تکامل جامعه را در جهت ایجاد جامعه فارغ از بهره کشی و ستم طبقاتی و ملی پاسخ گوید، سپاس صادقانه به پیشگاه شهدای در خون خفته و رزمندگان سرسپرده سنگر های جهاد است که بدون آنها افغانستان امروز به لکه ننگ دامن اسلام و بشریت مبدل میشد.
جمعبندی واقعبینانه تجارب بیش از یک سال به بهای خون هزاران فرزند پاکبازاین سرزمین عملا ً ثابت نمود که سازمان ها، نیروها وشخصیت های خارج کشورمادامیکه رسالت بت شکنی خودرا خلیل آسا درقعرآتش نمرود به آزمون نگذارند، دربهترین حالت وظایف پشت جبهه را می توانند انجام دهند ونه بیشترازآن.
اکنون ابتکاربرپاداشتن پایگاه سیاسی- نظامی وتبلیغاتی مسئول ورزمجوبه پاسخ نیازمبرم جنبش علیرغم رجزخوانی های سبکسرانه دشمن برعهده شهامت واحساس مسئولیت رزمندگان داخل کشوراست تا بابرافراشتن درفش آزادی درمیدان نبرد رویاروی، عظمت تابناک جهاد ملی، غرورخدشه ناپذیرمردم را ازاتهامات بی بنیاد تبعیت ازقرارگاه های پناهندگی وتٲثیرپذیری ازتحریکات ارتجاعی تبرئه نماید.
بنابرین اجزای متشکله جبهه متحد ملی افغانستان با درک وجیبه مقدس ملی خود مبنی برمقابله با مداخلات تبهکارانه روس، خدمت صادقانه وفداکارانه به جبهات نبرد ودفاع ازدست آورد های مجاهدات مردم برمحورهدف مشترک سرنگونی رژیم کودتا ونجات میهن با هم متحد می شوند وبه پیشگاه خدا وخلق سوگند یاد می کنند که تا آخرین رمق، سنگرجهاد آزادی وعدالت اجتماعی را ترک نگویند.

وظایف جبهه

وظیفه محوری جبهه بسیج سراسرنیروهای رزمنده ملی درجهت سرنگونی قهری رژیم کودتا ودرهم شکستن زنجیرهای اسارت امپریالیسی است به شرح ذیل:
۱/  تبلیغ ضرورت وحدت درصفوف مردم وافشای گرایش های وحدت شکنانه وخودسرانه.
٢/  تبلیغ سیاست ها، وظایف واهداف جبهه وافشای سیاست ها وعملکرد های دشمن.
جبهه باامکانات دست داشته وسعی درافزایش آن ازطریق اتکاء به مردم می کوشد ازجبهات نبرد حمایت نموده ودوشادوش آنها درنبرد آزادیبخش سهم گیرد.
جبهه با توضیح سیاست ها، وظایف واهداف خود می کوشد ازطریق مفاهمه، اقناع وآموزش متقابل با جبهات به تفاهم، همکاری ووحدت به آنها دست یابد.
جبهه درنشرات ویژه خود پیروزی ها ودستاورد های جهاد مردم را منعکس نموده وتقویت روحیه رزمندگی وهمبستگی آنها را ازوظایف خود می داند.
جبهه مصمم است تمام عناصررزمنده ای را که تاکنون درسازمان های سیاسی متشکل نیستند بسیج نموده با درنظرداشت صلاحیت آنها مسئولیت درخوری به آنان محول نماید.
جبهه ازخانواده های شهدای راه آزادی میهن وزندانیان سیاسی حمایت می کند.
جبهه درتدارک همه جانبه قیام همگانی ملی سهم فعال می گیرد.
اهداف جبهه ملی بعد ازپیروزی بصورت فشرده قرارآتی است:

       درزمینه سیاست داخلی:

– تٲسیس دولت مٶقت جمهوری اسلامی که برپایه سیاسی جبهه متحد ملی استوارباشد.
– دولت پس ازدعوت مجلس مٶسسان که قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی وارگان اجرایی آنرا انتخاب خواهدکرد، رسمیت می یابد.
– دولت آزادی وجدان، بیان، نشرات وفعالیت احزاب وسازمان های سیاسی وسایرآزادی های مدنی وصنفی را تضمین خواهد کرد.
– دولت تمام زندانیان سیاسی را آزاد ومهاجرین را به وطن دعوت نموده، زمینه کارثمربخش وآبرومند را برای آنها فراهم خواهد ساخت.
– دولت برای تحقق واقعی حاکمیت ملی شوراهای کارگران، دهقانان وسربازان را مطابق به عنعنه جرگه های ملی واصل اسلامی شوری،سازمان داده وحق عزل مامورین دولت را ازطریق شورا ها (برطبق لوایح مدون) برای مردم قایل خواهدشد.
– دولت برای دفاع ازاستقلال وحاکمیت ملی وتمامیت ارضی کشوردرپهلوی تقویت اقتصادی ونظامی کشورتوده ها را به افکارمیهن پرستانه وترقی تجهیزنموده واردوی داوطلب دفاع ازمیهن ودستاوردهای انقلاب را تشکیل خواهدکرد.
– دولت براساس حق تعیین سرنوشت وتساوی راستین ملل درراه تٲمین وتقویت وحدت داوطلبانه ملیت های برادرکشورمبارزه خواهدکرد.

     درزمینه سیاست خارجی:

سیاست خارجی دولت جمهوری افغانستان براصل استقلال خدشه ناپذیرملی، اتحاد برادرانه با جهان اسلام وبه ویژه کشورهای همجوار، همکیش وهم سرنوشت ایران وپاکستان روابط متساوی الحقوق با تمام دول جهان براساس پنج اصل همزیستی مسالمت آمیز، پشتیبانی ازحق تعیین سرنوشت ملل، مبارزه پیگیروقاطع علیه استعمارکهن ونوین، بهره کشی، تبعیض، زورگویی واعمال منافی حقوق بشراستوارخواهدبود.

       درزمینه اقتصادی:

دربخش زراعت، توسعه وتعمیق اصلاحات ارضی درجهت رشد نیروهای مٶلد جامعه وپایه ریزی وتحکیم اقتصادی مستقل ملی.
   –  ایجاد مٶسسات تعاونی داوطلبانه.
    – ماشینی کردن وعصری ساختن زراعت.
     – تقویه وتنظیم دامپروری به نفع تکامل سالم اقتصاد جامعه.
      – حفاظت وتوسعه چراگاه ها وجنگلات.

    دربخش صنعت:

  – تمرکزوتقویت منابع اساسی به دست دولت وایجاد صنایع سنگین.
  – بهره برداری ازمنابع زیرزمینی به خاطررشد اقتصاد ملی.
  – ملی کردن سرمایه های امپریالیستی وتشویق ورهبری سرمایه داری ملی.
  – حمایه وتشویق صنایع پیشه وری.
  – تنظیم ورهبری تجارت به نفع رفاه عامه وانکشاف اقتصادی جامعه.

  درزمینه اجتماعی:

– تساوی حقوق تمام افراد جامعه.
– توجه به امورصحی وفرهنگی، تربیتی وسایرخدمات اجتماعی به تناسب امکانات اقتصادی جامعه.
– اسکان کوچی ها وتٲمین رفاه اقتصادی- اجتماعی آنان.
– تهیه زمین برای زحمت کشان ملیت های کم زمین ازطریق عمران زمین های بایر.
– تٲسیس بیمه های اجتماعی، اتحادیه های صنفی وسازمان های دموکراتیک اجتماعی.
– بهبود شرایط زندگی کارگران، زحمت کشان ومامورین پایین رتبه.
– ریفورم وتزکیه مداوم دستگاه دولتی.

 درزمینه فرهنگی:

  – ترویج وتبلیغ فرهنگ علمی، مردمی واسلامی.
–  مبارزه با ستم فرهنگی.
–  قراردادن علم درخدمت تولید اجتماعی وشگوفانی اقتصادجامعه.
–  (جبهه معتقد است که ایجاد یک فضای دموکراتیک علمی وسیاسی ای که درآن مردم ضمن برخورد آزاد، آگاهانه به درک حقایق نایل آیند، ازنیازمبرم تکامل جامعه است. زیرا استبداد فرهنگی وتحمیل افکاروعقاید حتی اگرصحیح وعلمی هم باشد نتیجه ای جزتحجروانحطاط فرهنگی ومعنوی به بارآورده نمی تواند).
 
آیین نامه

درجبهه تمام سازمان ها، نیروها وشخصیت های میهن پرست، دموکرات انقلابی صرفنظرازمعتقدات فلسفی،سیاسی واجتماعی شان با حفظ استقلال ایدیولوژیک وتشکیلاتی برمحورهدف مشترک نجات میهن علیه دشمن عمده مردم باهم متحد می شوند.
– شورای مرکزی جبهه مرکب ازنمایندگان با صلاحیت سازمان ها ونیروهاییست که قابلیت عمل مشترک وپیگیرسیاسی ونظامی رادارا هستند. پذیرش شخصیت های استثنایی درشورای مرکزی به اتفاق آراء اعضای شوری صورت خواهد گرفت.
– شورای مرکزی جبهه ازمیان اعضای خود براساس رای گیری هیئت رئیسه شورای مرکزی را انتخاب می کند تا درفواصل نشست همگانی شوری مسئولیت پیشبرد اموررابرعهده گیرد.
– شورای مرکزی جبهه، استراتیژی سیاسی ونظامی جبهه را تعیین می کند.
– شورای مرکزی جبهه صلاحیت ها ومسئولیت ها ووظایف مبارزاتی اجزای جبهه را براساس اصل مرکزیت دموکراتیک مشخص می کند.تصامیم شورای مرکزی برتمام اجزای آن به صورت یکسان قابل اجراست.
– شورای مرکزی جبهه امکانات مادی وانسانی جبهه را با درنظرداشت خط استراتیژیک جبهه واوضاع کلی ونیازپیشرفت عمومی جنبش توذیع وتنظیم می کند تا فعالیت های درونی جبهه رامنسجم ساخته وبا جبهات جهاد مردم همسویی بخشد.
– جبهه به هیچ صورت بدون موافقت جبهات ازآنها نمایندگی نمی کند ونه به دیگران، منجمله سازمان های متشکله خود اجازه می دهد که بدون کسب اجازه قبلی وتعیین حدود صلاحیت سخنگوی جبهه باشد.
– نمایندگی جبهه ازطرف اعضای منتخب خود جبهه توسط شورای مرکزی جبهه صورت خواهد گرفت.
– پذیرش اعضاء وارگان جدید وطرد اجزای موجود بارٲی اکثریت شورای مرکزی صورت می گیرد.
                                                                                                                (ختم)

شهید عبدالمجید کلکانی